تبلیغ خود را اضافه کنید
معرفی شهر مراغه
اطلاعات کلی
کشور:ایران
استان:آذربایجان شرقی
شهرستان:مراغه
بخش:مرکزی
نام(های) قدیمی:افراهرود، افرازهروح، افراهروذ، افرازهرود، افرازهارود، امدادهارود، مراوا یا ماراوا، ماراغا
مردم
جمعیت: ۱۵۱،۴۸۶
رشد جمعیت: ۱٫۳۵ درصد
تراکم جمعیت:۷٬۰۰۰ نفر بر کیلومتر مربع
زبان گفتاری:ترکی آذربایجانی
مذهب:شیعه
جغرافیای:طبیعی
مساحت: ۲۵٫۹۷ کیلومتر مربع
ارتفاع از سطح دریا: ۱۴۷۷٫۷ متر
آبوهوا
میانگین دمای سالانه:۱۲٫۵ سانتیگراد
میانگین بارش سالانه: ۳۲۲٫۴ میلیمتر
روزهای یخبندان:سالانه ۸۱٫۵
اطلاعات شهری
شهردار نادر ابراهیمی
رهآورد صابون مراغه،
سجوق و باسلوق، فرش
پیششماره تلفنی: ۰۴۲۱
وبگاه:وبگاه مراغه
مراغه یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی و مرکز شهرستان مراغه است. مراغه در کنار رودخانه صوفی چای و در مشرق دریاچه ارومیه و بر دامنه جنوبی کوه سهند قرار گرفتهاست. این شهر با ۱۵۱،۴۸۶ نفر جمعیت و حدود ۲۶ کیلومتر مربع مساحت،زرگترین و پرجمعیتترین شهر استان آذربایجان شرقی پس از کلانشهر تبریز است.شهر مراغه در ۱۳۵ کیلومتری مرکز استان، واقع شدهاست.
نام واژهٔ مراغه پس از فتح ایران توسط عربها، از حدود قرن دوم هجریرایج شدهاست. به گفته مورخان، این شهر با نامهایی همچون افراهرود (احمد بلاذری)، افرازهروح (معجمالبلدان)، افراهروذ (احمد بن یعقوبی)، افرازهرود (یاقوت حموی)، افرازهارود (بارتولد)، امدادهارود، مراوا یا ماراوا (کسروی) و ماراغا (ویلسون، سیاح انگلیسی) شناخته میشدهاست.
نام مراغه در جنوبشرقی دریاچه ارومیه (در نقشه: دریاچه شاهی)، به انگلیسی: Maragha نوشته شدهاست.وجه تسمیه در مورد وجه تسمیه نام مراغه نظریات زیر مطرح شدهاست:
قریةالمراغه
بر اساس نظر جغرافینویسان عرب در سال ۱۲۳ هجری، سپاه مروان ابن محمد، والی ارمنستان و آذربایجان موقع بازگشت از جنگ مغان در این شهر توقف کرده و به مناسبت اینکه چهارپایان سپاه در خاک آن محل میغلتیدند آن را «قریةالمراغه» (مراغة به عربی به معنای «محل غلتیدن چهارپایان» است) نامیدهاند.
ماراوا
احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان مینویسد:
«بیگمان درستِ این نام مراوا یا ماراوا بوده و از اینرو معنی آن را جایگاه ماد توان پنداشت.»
ماراغا
ویلسون، سیاح انگلیسی در سفرنامهاش لفظ مراغه را برداشتی از نام یک اسقف مشهور نسطوری به نام ماراغا میپندارد.
مارکیانا
برخی محققان نام مراغه را با مارکیانا که در کتاب تعلیمات جغرافیایی بطلمیوس به دریاچه ارومیه اطلاق شده، مرتبط میدانند.
مارا آغا
به عقیدهٔ دکتر عیسی بیگلو «پس از تسلط ترکان بر آذربایجان و رواج ترکی در این سرزمین نام مراغه از نام ترکی ترکیب یافت؛
در زبان ترکی، مارا به معنی جایگاه، مکان و سرزمین است. و آغا نیز در این زبان به معنی بزرگ، ارباب، خان و امیر است. بنابراین کلمه مراغه در اصل ماراآغا و به معنی جایگاه بزرگان و خوانین بودهاست سپس در اثر گذشت زمان به ماراغا و مراغه تبدیل شدهاست. با توجه به اینکه از روزگاران قدیم، شهرستان مراغه یکی از مناطق آباد و پرجمعیت و مهم آذربایجان بودهاست و مورد توجه اشراف و بزرگان و امرا قرار میگرفت، این نام بیمناسبت نبودهاست.»پیشینه این شهر از دوران قبل از اسلام آباد بودهاست اما قرنهای ۱۲ تا ۱۴ میلادی دوران رشد و شکوفایی آن است؛ زمانی که پایتخت سلسلههای متعدد محلی از جمله احمدیلیان و اتابکان آذربایجان بودهاست و در نهایت مرکز حکومت ایلخانی قرار داده شد.پیش از اسلام دیاکونوف با استفاده از مندرجات الواح آشوری از وجود یک پادشاهی نیمهمستقل به نام «اوئیشدیش» یا «ویشدیش» در سدهٔ هشتم قبل از میلاد در حدود ناحیهٔ مراغهٔ کنونی و در جوار قلمرو دولت ماننا و تحت نفوذ آن خبر دادهاست. اما هیچ نشانهای از قرارگاه و مرکز این دولت محلی باستانی در دست نیست.
در سال ۳۶ پیش از میلاد، مارک آنتونی، سردار روم پایتخت آتروپاتکان، شهری به نام «فراعته» یا «فراسپا» را که دارای استحکامات تدافعی خوبی بودهاست محاصره کرده بودهاست که در نهایت مغلوب مقاومت آتروپاتها و پارتیان شد و عقبنشینی کرد. شهر نامبرده به احتمال زیاد مراغه کنونی بودهاست.پس از اسلام در سال ۲۲ هجری قمری ناحیه مراغه در پی حمله اعراب به تصرف ایشان در آمد.محمد افشین در سال ۲۸۰ هجری قمری پس از غلبه بر حاکم مراغه، عبدالله بن حسین همدانی، مراغه را به عنوان پایتخت حکومتش برگزید.
عهد مغول مغولان در ماه صفر سال ۶۱۸ هجری قمری عزم تسخیر مراغه کردند. پس از یک هفته درگیری، مراغه به تصرف آنان در آمد، پس از خونریزی بسیار غارت و سوزاندن بقایا خارج شدند.در سال ۶۲۲ هجری قمری جلالالدین خوارزمشاه بدون مقاومت مهمی مراغه را تصرف کرد. در این زمان قسمتی از ویرانیهای حمله مغول ترمیم شد.پس از رفتن سلطان جلالالدین از آذربایجان، در اواخر سال ۶۲۸ هجری قمری قشون مغول دوباره مراغه را تصرف کردند.گنبد محافظی که روی بقایای رصدخانه مراغه بر فراز تپه رصد در سمت شمال غربی مراغه ساخته شدهاست.
پس از مرگ چنگیزخان، متصرفات مغول بین فرزندانش تقسیم شد. در اواخر نیمه اول قرن هفتم یکی از نوادگان چنگیز به نام هلاکو فرماندهی اردوی غرب را به دست گرفت و بار دیگر به ایران حمله کرد. وی پس از تصرف نقاط شرقی ایران و قلع و قمع اسماعیلیان عازم بغداد شد. هلاکو بغداد را غارت کرد و با قتل مستعصم به خلافت عباسیان خاتمه بخشید.
سپس در تاریخ صفر ۶۵۶ هجری قمری به ایران بازگشت و در آذربایجان مستقر شد و مراغه را به سبب آب و هوای خنک و مراتع خرم، پایتخت خود قرار داد. اوج شهرت و آبادنی مراغه در این زمان است. به فرمان هلاکو دانشگاهی بزرگ، رصدخانه و سایر مراکز تحقیقات و علمی به دست خواجه نصیرالدین طوسی با همکاری چندین دانشمند و ستارهشناس دیگر تاسیس شد و دانشپژوهانی از اطراف و اکناف عالم جهت مطالعه به این شهر رو آوردند.
هلاکو در سال ۶۶۳ هجری قمری در اثر عارضهای در گذشت و طبق آئین مغول به خاک سپرده شد.
خواجه نصیرالدین طوسی در آن واقعه میگوید:چون هلاکو ز مراغه به زمستانگه شد کرد تقدیر ازل نوبت او را آخر سال بر ششصد و شصت و سه، شب یکشنبه که شب نوزدهم بُد ز ربیعالاخر با توجه به این که هلاکو بودایی و زن و مادرش مسیحی بودند، در این دوران مراغه و حوالی آن مرکز مسیحیت به شمار میرفتهاست. رومیان، ارامنه، نسطوریان، به ویژه دانشمندان و هنرمندان این فرق در مراغه گرد آمدند و کلیساهای متعددی ساخته شد.
حصار شهر
شهر با دیواری بلند محصور بودهاست که منسوب به دوران حکومت هلاکو است.
در قرن هشتم هجری که ایلخانان ضعیف شدند، حکومت به دست فئودالهای مغول، چوپانیان و جلایریان افتاد]
دوره قاجار
در اوایل این دوره، مراغه جزء ده شهر بزرگ و پرجمعیت ایران بودهاست که شهرهای بناب، عجبشیر، ملکان، هشترود، میاندوآب (مرحمت آباد)، مهاباد (ساوج بلاغ)، آذرشهر (دهخوارگان)، شاهین دژ و قره آغاج از توابع آن بودهاند. در این دوره اولین کارخانه اسلحهسازی ایران در مراغه دایر شدهاست.
مردم زبان مردم مراغه به زبان ترکی آذربایجانی تکلم میکنند. همچنین زبان ارمنی در بین مسیحیان ساکن رواج دارد.حمدالله مستوفی در ۷۴۰ قمری در کتابش، نزهةالقلوب، زبان مردم شهر مراغه را «پهلوی مغیر» یا «پهلوی معرّب» نامیده که منظور همان زبان آذری است.
مراغیهای رودبار الموت
پس از حملات عربها گروهی از مردم مراغه در حدود هزار سال پیش از آن شهر کوچیده و به منطقه رودبار الموت رفتند. این کوچندگان امروز نیز به نام مراغیها نامیده میشوند و در ۷-۸ روستای رودبار الموت سکونت دارند و به زبان مراغی سخن میگویند. مراغیان، مانند سایر ساکنان منطقه به صورت رسمی شیعه شناخته میشوند اما به نظر میرسد به آیین زرتشتی و نیز اسماعیلیه مقید هستند. حمدالله مستوفی در نزهةالقلوب مینویسد: «مراغیان را به مزدکی نسبت کنند، و چون اشخاص باسواد در میان مراغیها نایاب است و در کتمان طریقهٔ خود مُصرند و هیچگاه میل ندارند دیگران به راه رسم و عقیدهٔ آنها آگاه شونده از این رو نمیتوان به حقیقت معتقدات آنها آگاهی یافت.»
احسان یارشاطر زبان مراغی را بازماندهٔ زبان مادها میداند و چنین توصیفش میکند: «زبان مراغی، مانند برخی از لهجههای تاتی طارم علیا (هزار رودی و نوکیانی) و اشهاردی و چلی (در رامند) و کرنی و کرلقی (در خلخال) زبانی نسبتاً محافظهکار است و بسیاری از خصوصیات کهنتر لهجههای مادی را حفظ کردهاست.
زبان ترکی با ورود سلجوقیان به آذربایجان و در دورههای بعد، حکومت قرهقویونلوها و آققویونلوها گسترش یافت و در زمان صفویه که زبان دربار ترکی بود به بالاترین پایگاه خود در آذربایجان رسید و زبان همگانی شد.
دین اکثریت قریب به اتفاق مردم مراغه مسلمان و دارای مذهب شیعه هستند. اقلیتی از سایر ادیان از قبیل چند خانوادهٔ ارمنی نیز در آن ساکن هستند.
ارامنه
در زمانی که مراغه به عنوان پایتخت انتخاب شده بود از آنجا که مادر هلاکو مسیحی بود، مسیحیان از امتیازات خاصی برخوردار بودند؛ رومیان، ارامنه و نسطوریان از اطراف و اکناف در این شهر گرد آمدند و کلیساهای متعدد ساخته شد. در آن زمان خلیفهٔ ارامنه در این شهر سکونت داشتهاست. غازان در زمان حکومتش فرمان قبول اسلام و تخریب کلیساها، معابد یهود و بودایی و آتشکدههای زرتشتی را صادر میکند. این فرمان در مراغه نیز به شدت تعقیب میشود و به مرور زمان از تعداد ارامنه در این منطقه کاسته میشود.
در ادوار گذشته و در اثر حملات کردها و همزمان با مهاجرت بزرگ ارامنه ایران در سال ۱۸۲۸ میلادی تعداد ۷۰۰ خانوار ارمنی از این شهر و روستاهای اطراف به قفقاز مهاجرت کردند و تعداد زیادی از دهات ارمنینشین خالی از سکنه شد. اینان در دهکدهای که در قرهباغ ایجاد و به مناسبت خاستگاهشان مراغه نامگذاری شده بود ساکن شدند.بعد از وقایع شهریور ماه سال ۱۳۲۰ و وقایع سال ۱۳۲۴ نیز تعداد زیادی از ارامنه به اتحاد جماهیر شوروی مهاجرت کردند. در حال حاضر تعداد ارامنه ساکن در مراغه کمتر از ۱۵ خانوار است.
جمعیت طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ برآورد جمعیت مراغه در نقاط شهری، برابر ۱۵۱،۴۸۶ نفر، ۳۹،۲۹۵ خانوار، با نسبت جنسی ۱٫۰۱ مرد به زن و بعد خانوار ۳٫۸۶ بودهاست.
جغرافیا
موقعیت مراغه در جنوب غربی استان آذربایجان شرقی، در مشرق دریاچه ارومیه و بر دامنه جنوبی کوه سهند قرار گرفته و از شمال به شهرستان تبریز، از شرق به شهرستان هشترود، از جنوب به شهرستان میاندوآب و از غرب به دریاچه ارومیه محدود است.
آب و هوا
[ویرایش]آب و هوای مراغه متعدل متمایل به سرد و نسبتاً مرطوب است. بیشینهٔ دمای این شهر در تابستانها حدود ۳۵ درجهٔ سانتیگراد بالای صفر و کمینهٔ آن در زمستانها حدود ۲۰ درجه سانتیگراد زیر صفر است؛ همچنین میزان بارش سالانه در مراغه حدود ۳۳۰ میلیمتر و ایام یخبندان آن، حدود ۱۱۴ روز در سال است. بهجهت قرارگرفتن این شهر در دامنهٔ جنوبی سهند، رودخانههایی نظیر صوفیچای و مردقچای که از این کوهستان سرچشمه میگیرند، از داخل مراغه عبور کرده و در رونق و آبادانی شهر تأثیر بهسزایی داشتهاند.
بارندگی
بارش برف در این شهر معمولاً از دی ماه شروع و تا اواسط اسفند ماه ادامه دارد. بارش بارانهای بهاری که در اصطلاح محلی به «نِیسان» مشهور است از اوایل فروردین ماه شروع شده و تا اواسط اردیبهشت ماه، ادامه مییابد.
ناهمواریها
به طور کلی شهرستان مراغه متشکل از دو ناحیهٔ کوهستانی و جلگهای است که از شمال به جنوب و از شرق به غرب تا سواحل دریاچه ارومیه و جلگه میاندوآب از ارتفاع کوهها کاسته میشود.
ارتفاعات سهند در شمال، مندیلبسر و سرگونی در جنوب شرقی، قوزلجه در شمال غربی و قرهقشون در جنوب غربی از ارتفاعات مهم اطراف این شهر هستند.
زمینشناسی منطقه فسیلی
منطقه فسیلی مراغه
در میانهٔ قرن ۱۹ میلادی لایههایی فسیلی در خاک مراغه کشف شد؛ اولین بار در سال ۱۸۴۰ یک مامور شوروی به نام «خانیکوف» که به عنوان کنسول دولت روس در تبریز مقیم بود مقادیری استخوان و فسیل کشف کرد.[۴۷] از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ تیمی مشترک از موزه تاریخ طبیعی لس آنجلس و موزه ملی تاریخ طبیعی آمریکا اقدام به حفاری و مطالعه در منطقه کردند. قدمت این لایهها ۱۱ تا ۵ میلیون سال پیش (اواخر میوسن تا اوایل پلیوسن) دانسته شدهاست. در گذشته محققان و کارشناسان مختلفی از کشورهای اتریش، انگلیس، آمریکا، فرانسه و در سالهای اخیر از کشورهای فنلاند، چین و ژاپن مطالعاتی بر روی فسیلهای منطقه انجام دادهاند.
از ویژگیهای مراغه، باغهای بزرگ اطراف شهر و خیابانهای مشجر است. شهر در امتداد یک دره سرسبز کشیده شدهاست که آن را کوهها و تپهماهورهایی چند احاطه کردهاند.
جایهای دیدنی
آثار تاریخی
مراغه به لحاظ بافت غنی تاریخی و فرهنگی، با بیش از ۳۰۰ اثر ثبت شده ملی، جزء ۱۰ شهر برتر کشور محسوب میشود.
مزارهای پنجگانه
گنبد سرخ
یکی از بهترین نمونههای بناهای آجری ایران است.
در بین پنج بقعهٔ واقع در مراغه قدیمیترین است که در آذربایجان بیشتر به گنبد قرمز مشهور است. تاریخ احداث بنا ۱۵ شوال ۵۲۵ هجری قمری است و در جنوب غربی شهر واقع شدهاست.
برج مدور
احداث این بنا در تاریخ رجب ۵۶۳ هجری قمری به پایان رسیدهاست. این بنای مدور که از گنبد و سقف آن چیزی بر جا نماندهاست در کنار گنبد کبود قرار دارد.
گنبد کبود
در فاصلهٔ حدود ۱۰ متری برج مدور بنایی به شکل منشور دهوجهی وجود دارد که مردم محلی آن را «قبر مادر هلاکو» یا «گؤی برج» (به معنای «برج کبود») مینامند. البته با توجه به کتیبههای حک شده بر بنا که آیاتی از قرآن در آنها به چشم میخورد ادعای نسبت این بنا با مادر مسیحی هلاکو مردود است.
گنبد غفاریه
تاریخ احداث این مقبره در فاصله سالهای ۷۲۵ تا ۷۲۸ هجری قمری است. این بنای مربعی شکل در شمال غربی شهر و در کنار رودخانه صوفی قرار دارد.
گوی برج
این بنا در محلهٔ اتابک، کوچهٔ سبزیچیها قرار داشت که در طول سالهای ۱۳۱۵-۱۳۱۶ هجری شمسی به کلی ویران شد و امروزه اثری از این بنای مدور وجود ندارد.
رصدخانه
رصدخانه مراغه
پس از انتخاب مراغه به عنوان پایتخت از سوی هلاکو، به تقاضای خواجه نصیرالدین طوسی موجبات ایجاد رصدخانهای بر تپهای در شمال غرب شهر فراهم شد. خواجه اقدام به تاسیس این رصدخانه کرد و زیج ایلخانی را در این رصدخانه تدوین نمود. همچنین دانشمندانی را از اطراف و اکناف به مراغه دعوت کرد و با همکاری آنان مرکزی علمی تشکیل داد.
آرامگاه اوحدی
مقبرهٔ رکنالدین ابوالحسن مراغی در باغی متعلق به فرقهای از اهل حق مراغه قرار دارد. این مقبره در سال ۱۳۵۲ تجدید بنا شد، این عملیات شامل ساخت گنبدی از بتون آرمه (سنگ مقبره قبلی به موزهٔ آرامگاه منتقل شدهاست)، محوطهسازی و ساخت کتابخانه بود. در جوار این آرامگاه، مقبرهٔ دیگری متعلق به پیری به نام سرخوش بیگ وجود دارد که در همزمان با اوحدی میزیستهاست. این مقبره مورد احترام و زیارتگاه دستهای از مریدان علی علیهالسلام به نام گورانها میباشد.
معبد مهر ورجوی
این معبد در چهار کیلومتری جنوب مراغه می باشد وقدمت ان به پیش از ظهور اسلام میرسد ودر سال 1388 به ثبت ملی رسیده است وقدیمی ترین اثار باستانی مراغه به شمار می رود.
جاذبههای طبیعی
آبهای معدنی
چشمهٔ ساری سو
در اطراف شهر مراغه و در مناطق روستایی آبهای گرم و سرد معدنی وجود دارند که مشهورترین آنها بدین شرحاند:
شور سو (آب شور)
در جنوب مراغه و در روستای ورجوی واقع است. آب این چشمه دارای مقدار فراوان گاز کربنیک است.
چشمه گشایش
ساری سو
در ۴ کیلومتری جنوب مراغه و در مسیر روستای ورجوی قرار دارد.
قره پالچیق
ایستی بلاغ
آموزش
پیشینه
همان طور که اشاره شد، مراغه مدتها مرکز تجمع علما و دانشمندان بودهاست. حضور دانشمندان بزرگ در مراغه نشان از آن دارد که این شهر در زمان سلجوقیان به ویژه قرن ششم هجری موقعیت علمی ویژهای داشتهاست. از جمله شخصیتهای نامدار علمی که در این شهر اقامت داشتهاند میتوان دانشمندانی چون شیخ شهاب الدین سهروردی، مجدالدین جیلی، امام فخر رازی، سموئل بن یحیی بن عباس مغربی، ابن عبری و مجدالدین محمد ابن خلیفه بن سیواسی رومی را یاد کرد.
مدارس از نیمهٔ دوم قرن پنجم تا یورش مغول
مدرسه احمدک
این مدرسه پیش از سال ۵۲۹ دایر بودهاست و گویا خلیفه مسترشد را در آن دفن کردهاند.
مدرسه عزیه
مدرسه عزیه یا مدرسه قاضی را منسوب به عزالدین بک ارسلان آبه مراغی (مقتول به ۶۵۵) از امرا سلطان محمد بن محمود بن محمد سلوقی، که بانی مدرسه بودهاست میدانند. به احتمال زیاد این مدرسه جایگاه معتبری در زمینهٔ پژوهشهای علمی بوده و سالهای درازی بر پا بودهاست. چنانکه بنا به نوشتهٔ ابن الغوطی، مویدالدین در دوران اقامت خود در مراغه، در این مدرسه اقامت داشتهاست.
آنچه که به اسم مثلث پاسکال معروف است در شش قرن قبل از او توسط ریاضیدان المغربی از کرجی، ریاضیدان معروف که در اواخر قرن چهارم هجری متولد شدهاست استنتاج شدهاست که در نتیجه کشف این مثلث توسط کرجی است که شش قرن از پاسکال قدیمی تر بودهاست. این ریاضیدان معروف قرن ششم که جدول مزبور را در کتاب خود نقل کرده در طول سال ۵۷۵ هجری (۱۱۸۰ میلادی) در مراغه درگذشتهاست. بنابراین میتوان گفت که احتمال دارد او نیز در مدرسهٔ عزیه مشغول بودهاست.
همچنین این مدرسه را به قاضی کمال الدین محمد قزوینی نسبت میدهند.
مدرسه اتابکیه
این مدرسه یکی دیگر از مدارس معروف مراغه در آن دوران بوده که کمال الدین قزوینی یکی از مدرسین آن بودهاست.
مدارس از یورش مغول تا سلطه صفویان
مدرسه محییه
بنای مدرسه واقع در بازار مراغه و متعلق به پیش از سال ۶۰۷ و به محیی الدین ابوحامد یحیی بن صدرالدین نسبت داده شدهاست.
مدرسه سیواسی
این مدرسه برای مجدالدین محمد بن خلیفه بن الب ارسلان سیواسی مدرسهای (پس از ۶۸۰) در مراغه دایر بودهاست.
در کتاب علما النظامیات (ص ۱۲۴) علاوه بر دو مدرسه فوق به یک مدرسهٔ دیگر نیز اشاره شده و آمدهاست که فخرالدین ابومسعود منصور بن محمد کازرونی طبیب هنگام ورود به مراغه در سال ۶۶۴ در مدرسهای فرود آمد.
آموزش ابتدایی نخستین مدرسه به سبک نوین در مراغه در تاریخ ۱۲ شوال ۱۳۲۴ هجری قمری با نام «مدرسه سعدیه» تاسیس شد. محمدعلی خویی معروف به ضیاءالحکما، یکی از خیرین ساکن مراغه بانی این مدرسه بود.
اقتصاد کشاورزی ترکیب مشاغل و توزیع منابع درآمد در شهرستان مراغه در مجموع نشان میدهد این شهرستان در قالب فعالیتهای اقتصادی یک مرکز کشاورزی محسوب میشود. عمده فعالیتهای صنعتی تولید محصولاتی از قبیل کشمش، خشبار، عسل، مواد لبنی، پوست، فرش و سایر مواد غذایی است لذا می توان نتیجه گرفت که فعالیتهای صنعتی نیز وابسته به فعالیتهای کشاورزی است.
تولید میوه این شهر سالانه ۲۳۷ هزار تن انواعی از جمله سیب، انگور، گردو، بادام و گوجه سبز است که محصول بیش از ۲۰ هزار هکتار باغ میوه اطراف این شهر است. حدود ۷۰ درصد از این تولیدات به صورت مستقیم یا به شکل فرآوردههای کشاورزی به دیگر کشورها صاد میشود.
اطراف شهر مراغه پوشیده از باغهای انگور و سایر میوهها است که طرفین رودخانه صوفیچای و دره شمالی آن را پوشانیدهاند. باغات انگور مراغه از منظمترین تاکستانهای کشور محسوب میشوند و همهساله مقدار زیادی سبزه و کشمش حاصل از این باغها به خارج از کشور صادر میشود که به علت کیفیت عالی دارای موقعیت ویژهای در این بازارها است.
صنعت
مراغه سالانه با تولید حدود ۶۵ هزار متر مربع فرش ابریشمی که ۷۰ درصد آن صادراتی است رتبه دوم تولید این کالا را در کشور دارد.فعالیتهای عمده صنعتی و تولیدی در این شهر محدود به صنایع دستی و مواد غذایی است.
حمل و نقل
راهآهن
ایستگاه راهآهن مراغه.ایستگاه مراغه که در مسیر راهآهن تهران-تبریز قرار دارد در تاریخ ۳۰ مهر ۱۳۳۵ افتتاح شدهاست. این ایستگاه از نوع تشکیلاتی است. طول این خط از تهران تا مراغه ۶۰۷ و از مراغه تا تبریز ۱۲۹ کیلومتر است.
ساختمان ایستگاه از سال ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۶ احداث شدهاست. این ایستگاه از لحاظ درجهبندی، وضع بار و مسافرت و موقعیت جغرافیایی و نظامی به طور کلی جزء ایستگاههای درجه یک کشور است که در آن تعمیرات اساسی و و مانور واگنها و لوکوموتیوها صورت میگیرد.
با توجه به موقعیت جغرافیایی شهرستان مراغه و امکانات راهآهن در حمل مواد نفتی، شرکت ملی نفت ایران در مجاورت ایستگاه راهآهن مراغه اقدام به احداث یک انبار مواد نفتی کردهاست و از این طریق مواد نفتی مناطق اطراف را تامین میکند. همچنین یک انبار سیلو با ظرفیت حدود ۲۰۰۰۰ تن در نزدیکی ایستگاه ایجاد شدهاست.
منبع:
http://www.google.com