تبلیغ خود را اضافه کنید
معرفی شهر اهواز
اطلاعات کلی
کشور: ایران
استان :خوزستان
شهرستان: اهواز
بخش: مرکزی
نام(های) قدیمی :تاریانا، اگینیز، هرمزاردشیر، رامشهر (شهر رام)، هوجستانواجار (خوزستانبازار)، سوقالاهواز، خزعلیه، ناصریه
مردم
جمعیت شهر: ۱٬۱۰۰٬۰۰۰ نفر
شهرستان اهواز: ۱،۴۲۵،۸۹۱ نفر
زبان گفتاری :عربی و فارسی
گویشها: لری، بختیاری، شوشتری، دزفولی و بهبهانی
مذهب :شیعه
جغرافیای :طبیعی
مساحت :۲۰۰ کیلومتر مربع
ارتفاع :از سطح دریا ۱۲ متر
آبوهوا
میانگین دمای سالانه :۲۵+ درجه سانتیگراد
میانگین بارش سالانه :۲۱۳ میلی متر
اطلاعات شهری
رهآورد:خرما، کلوچه، کالای تجاری
پیششماره تلفنی:۰۶۱۱
اهواز مرکز استان خوزستان یکی از هشت کلانشهر ایران است. این شهر که در بخش مرکزی شهرستان اهواز قرار دارد، در موقعیت جغرافیایی ۳۱ درجه و ۲۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۴۰ دقیقه طول شرقی در بخش جلگه ای خوزستان و با ارتفاع ۱۸ متر از سطح دریا واقع میباشد.
بر پایه تازه ترین آمار رسمی، ۳۲٪ مردم استان خوزستان در کلانشهر اهواز زندگی میکنند. از این جمعیت ۳۵٪ در حاشیه شهر زندگی میکنند و از این رو پس از کلانشهر مشهد، اهواز جایگاه دوم حاشیه نشینی را داراست. ۵۱٪ نفت مناطق نفت خیز جنوب کشور در اهواز تولید میشود و برخی از بزرگترین کارخانههای مادر کشور در این شهر جای دارند.
شهر اهواز با ۲۰۰۰۰ هکتار مساحت، چهارمین شهر وسیع ایران پس از تهران و مشهد وتبریز میباشد.جمعیت آن نیز در سرشماری سال ۱۳۸۵ ۹۶۹٬۸۴۳ نفر بوده که اهواز را در جایگاه هفتمین شهر پرجمعیت ایران قرار میدهد.
کارون پرآبترین رود ایران با سرچشمه گرفتن از کوههای بختیاری، با ورود به اهواز، شهر را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم نموده و جلوه زیبایی به شهر داده است.
وجود کارخانجات بزرگ صنعتی، تاسیسات اداری و صنعتی شرکت مناطق نفتخیز جنوب و شرکت ملی حفاری ایران، اهواز را به یکی از مهمترین مراکز صنعتی ایران تبدیل کرده و همین امر سبب شده که مهاجران بسیاری روی به اهواز کنند.
شهرهای اطراف اهواز عبارتند از: شهرهای تاریخی مسجدسلیمان، دزفول، اندیمشک و شوشتر و شوش در سمت شمال، رامهرمز و هفتکل و ایذه و باغ ملک در شرق، ماهشهر، شادگان و خرمشهر در جنوب و سوسنگرد، هویزه و بستان در سمت غرب.
اهواز کنونی محور ترانزیتی بسیار مهمی است که بوسیله راههای زمینی و ریلی و هوایی سایر نقاط کشور را به بنادر مهم آبادان، خرمشهر، بندر امام خمینی و ماهشهر پیوند میدهد. همچنین با وجود پایانه و بازارچههای مرزی شلمچه و چزابه در نزدیکی اهواز، این شهر به طور مستقیم متاثر از ترافیک کالا و مسافر و مسافران سیاحتی و زیارتی ایرانی و عراقی میباشد.
تاریخچه نام اهواز نوشتار اصلی: زبان خوزی
نوشتار اصلی: پیشینه نام اهواز
کلیفورد باسورث در دانشنامه ایرانیکاو لاکهارت در دانشنامه اسلام،هاینز هایم و مایکل بونر،علی کرم محمدی در دایرةالمعارف بزرگ اسلامیو دانشنامه بریتانیکاولادیمیر مینورسکیو سوات سوجک عبدلمجید ارفعیریشه نام اهواز را برگرفته از قوم خوزی (یا هوزی) می دانند که ساکنان بومی استان خوزستان بوده اند و زبان آنها تا زمان ساسانیان و حتی تا چند قرن بعد از اسلام زبان رایج در خوزستان بوده است و احتمالا بازماندگان ایلامی ها بوده اندیونایان به این قوم Ouxioi می گفتند و نام این شهر در نوشته های مسیحیان سریانی بث هوزاییدر تلمود بی خوزایی ثبت شده است.
تلاش هایی برای مطابقت دادن اهواز با شهر اگینیس که استرابون از آن نام برده انجام شده است، لیکن محتمل تر آن است که اهواز در محل شهر قدیم تاریانا هخامنشی که نئارخوس، سردار اسکندر، در مسافرت خود به خلیج فارس در کنار آن لنگر انداخت قرار گرفته باشد.
کلیفورد ادموند باسورث می گوید که در جستجوی ریشه نام اهواز، جغرافی دانان عربی دچار سردرگمی بوده اند. اردشیر یکم، بنیان گذار سلسله ساسانی نام شهر را به هرمز اردشیر تغییر داده است. بنابر گفته مقدسی فرزند اردشیر (شاپور یکم) بود که شهر را در دو سوی رودخانه از نو بنیان نهاد و یکی را بنام خدا و دیگری را تحت نام خود نامگذاری کرد. این دو نام بعدها با یکدیگر مخلوط و بصورت هرمز-اردشیر و یا بصورت خلاصه شده داراواشیر درآمد. این شهر در همه جا مرکز تجاری خوزستان، هوجستان واجار (بازار خوزستان) نامیده می شد و شهر سوی دیگر رودخانه بعنوان مرکز فرماندار و نجبا، هرمشیر خوانده می شد. شهر دوم در حمله عرب ها در قرن اول هجری(هفتم میلادی) از بین رفت. اما نام شهر دیگر را عرب ها «سوق الاهواز» ترجمه کردند و در این ترجمه اهواز جمع هوزی یا خوزی، نام قبیله بومی استان خوزستان بوده است.
این شهر علاوه بر نام های ذکر شده به نامهای «رام شهر» و «شهررام » نامیده می شد. در دوره قاجار و از زمان ناصرالدین شاه اهواز را ناصری و ناصریه نامیدند ولی از شهریور ۱۳۱۴ هجری شمسی با تصویب هیأت وزیران اهواز نامیده شد.
تاریخ اهواز
پیش از اسلام
اهواز در دوران پهلویاهواز در روزگار ساسانيان از شهرهاي عمده خوزستان به شمار مىرفت و از مراكز عمده صنايع نساجى خوزستان بود و يكى از كانونهای مسيحيت در ايران، و از اسقف نشينهای خوزستان محسوب مىشد. علاوه بر این، اين شهر از مراكز عمده بازرگانى بوده، و نيز به واسطة واقع شدن در كنار رود كارون - كه قابليت كشتيرانى داشته - محل مناسبى برای تجمع مالالتجاره و دادوستد به شمار مىرفته است
دوران اسلامی و معاصر
منظرهٔ پل سفید، قدیمیترین پل دایر روی رود کارون در اهواز، زمستان ۸۹اعراب پس از پيروزي در جنگ نهاوند پادگانهايى در شهرهاي فتح شده، از جمله در اهواز ساختند. شهرهاي خوزستان از جمله اهواز از نخستين پناهگاههاي خوارج در ايران بود. در ايام خلافت على برخى از موالى اهواز كه از ميزان خراج درخواستى والى آن ناخرسند بودند، به شورش خوارج پيوستند. در زمان خلافت يزيد بن معاويه شهرهاي خوزستان از جمله اهواز دستخوش جنگ و گريزهاي خوارج با سپاهيان اموي گشت.
شهر اهواز در سدههاي نخستين اسلامى به واسطه سدي كه بر كارون بسته شده بود، از بزرگترين و آبادترين شهرهاي خوزستان به شمار مىآمد. اين شهر تا ۲۵۶ق/۸۷۰م شهري پررونق و آباد بود، اما در اين سال اهواز به تصرف سپاهيان صاحبالزنج درآمد . اهواز پس از پايان فتنه زنگيان رونق و آبادانى گذشتة خود را از دست داد، اما در زمان عضدالدوله ديلمى بار ديگر اهميت پيشين خود را به عنوان مركزی تجاری به دست آورد. همچنين بنا به گفته مقدسى، عضدالدوله پل هندوان را كه دو بخش اهواز را به هم متصل مىكرد و همچنين مسجد زيبايى را كه در كنار آن بوده، بازسازي و مرمت نمود. شهر اهواز از پايگاههاي عمدة مذهب تشيع در ايران به شمار مىآمد و به گفتة مقدسى نيمى از مردم آنجا شيعه بودند و پيوسته ميان شيعيان (مروشيان) و سنيان (فضليان) درگيري و كشاكش وجود داشت.
اهواز تا اواخر سدة ۵ق شهري آباد بود، اما از اين زمان به بعد رونق خود را از دست داد، به گونهای كه مركزيت خوزستان از آنجا به شوشتر منتقل شد. در سدة ۶ق اهواز به شهری ويران و خالى از سكنه تبديل شد. حافظ ابرو از آن به عنوان قصبهاي نام مىبرد و به اشتباه اهواز را با سوق الاربعا (چهارشنبه بازار) يكى مىداند
در قرن چهارم هجری نهری کوچک به طول سیصد متر و عرض بیستمتر از کارون منشعب شده، شهر را به دو قسمت تقسیم کرده بود محله غربی را «جزیره» میگفتند و محله شرقی «مدینه» نام داشت، این دو بخش به وسیله پلی به نام «پُل هندوان» به هم وصل میشدند. در آن دوره اهل شهر دو دسته بودند و دربارة اصحاب پیامبر دو نظر داشتند، این شهر انبار بصره و بارانداز فارس و اصفهان بود.
اما علیرغم رشد و توسعه اهواز در قرون اولیه اسلامی، در نیمه دوم قرن چهارم هجری این شهر رو به ویرانی گذاشت و مردم آن پراکنده شدند. و کار به جایی رسید که در اوایل قرن ششم این شهر به طور کلی ویران شد. عبدالکریم بن محمد سمعانی که در نیمه دوم قرن ششم میزیسته شهر اهواز را این چنین توصیف کرده: «اهواز یکی از شهرهای مشهور بود که دانشمندان و روحانیون و تجار و ثروتمندان بسیاری از مردم آن شهر به همراه غیر اهوازیها در آن زندگی میکردند. بخش عمده این شهر ویران شد و فقط ویرانههایی از آن باقی مانده که مردم اندکی را خود جای دادهاست.»
علت ویرانی «سوقالاهواز» یا همان اهواز به درستی مشخص نیست. هر آنچه تاکنون گفته شده حدس و گمان است که به وسیله وقایعنگاران و مورخان متأخر نوشته شدهاست. احمد کسروی «ویرانی اهواز کهن را یکی از معماهای تاریخ خوزستان دانسته که نه زمان و نه علت آن را در جایی ننوشتهاند.» او در ادامه میگوید: «آنچه ما از جستجو بدست آوردهایم زمان آن را آخرهای قرن پنجم یا آغاز قرن ششم بوده.» این سخن کسروی نیز درست نیست چون ابنحوقل که در نیمه دوم قرن چهارم میزیسته، ویرانی اهواز را از قرن چهار هم روایت کرده است. با این وجود کسروی علت ویرانی را دو چیز پنداشته: یکی شکستن بند و دیگری برگشتن مسرقان از جوی خود و پیوستن آن به دجیل [کارون].
از قرن ششم هجری قمری به بعد به علت خراب شدن سد شادروان و پائین رفتن سطح آب رونق دهنده شهر و نیز جنگها و اغتشاشات داخلی و بروز بیماریهای وبا و طاعون، اهواز رو به خرابی رفت تا آن که در سال ۱۸۶۹ میلادی (۱۲۴۸ هجری خورشیدی) همزمان با حفر کانال سوئز که منجر به کوتاه شدن مسیر تجارت دریائی اروپائیان و توجه آنها به منطقه شد رونق تازهای گرفت. ناصرالدین شاه قاجار هم از این فرصت برای گسترش تجارت و کشتیرانی بر روی رود کارون استفاده کرد و در سال ۱۲۶۶ هجری خورشیدی کشتیرانی را بر رود کارون برای خارجیان آزاد اعلام کرد و توسط والی خوزستان در کنار اهواز قدیم بندرگاهی به نام «بندر ناصری» احداث کرد. در پی احداث این بندر نام اهواز به «ناصریه» تبدیل شد تا اینکه در دورهٔ پهلوی و به تبع سیاست قاجار زدائی رضا شاه نام باستانی «اهواز» احیا شده و جای ناصری را گرفت.
سیدعبدالله جزایری که در قرن دوازدهم یعنی قرنها پس از ویرانی اهواز میزیسته. فتنة صاحبالزنج را عامل عدم اعتنا و بیرغبتی خلفا دانسته که «بعد از تسکین فتنه چون خلفا را به عمارت آن ولایت رغبت باقی نماند و واماندگان آنجا از عمدة ضبط آن همه نیشکر و ادای مال و جهات دیوانی آنها بیرون نتوانستند آمد، لاجرم اکثر جلای وطن نمودند و ...»
به هر حال پس از ویرانی شهر اهواز در قرن چهارم هجری، فقط ویرانهای از آن باقی مانده بود و در دورة مشعشعیان و پس از آن دستهای از آل کثیر در آنجا کپرها یا چینههایی بالا آورده دهکدهای آباد کرده بودند. سپس هم آنان رفته دستهای از کعبیان در آنجا نشیمن داشته و در آن نزدیکی دیمکاری میکردند.
با توجه به نوشته سیدعبدالله جزایری پیداست که در اواخر قرن دوازدهم هجری نیز اهواز حال و روز خوبی نداشتهاست. او مینویسد: «اکنون از عمارات آنجا همان قلعه موجود است که شیخ ناصر بن حمید آن را حصار کشیده مشتمل بر چند خانهوار رعیت دیمکار.»
پس از آن نیز اهواز به همین صورت بوده و در حد یک روستای کوچک باقی مانده بود. سر اوستن هنری لایارد که در زمان شیخ ثامر بنیکعب ۱۲۵۸.ق (۱۸۴۱.م) در این منطقه بوده به هنگام ذکر قلمرو بنیکعب، هیچ گونه نامی از اهواز نبرده و در عوض نام روستای ویس در شمال اهواز را در کتاب خود آوردهاست. این امر نشان میدهد روستای ویس پرجمعیتتر و آبادتر از اهواز بودهاست.
کاپیتان هنت که در سال ۱۲۷۳.ق (۱۸۵۳.م) یکی از افسران ارتش انگلیس در جریان جنگ ایران و انگلیس در محمره بوده و پس از فرار خانلرمیرزا به اهواز با کشتی به تعقیب خانلرمیرزا پرداخته، اهواز را این چنین دیدهاست: «شهر اهواز مثل اکثر بلاد مشرق زمین دارای خانههای محقری است که از خشت و گل، بدون مراعات اصول صحی به ترتیب غیرمنظمی ساخته شده و در حدود یکهزار و پانصد الی دو هزار نفر جمعیت دارد. تمام سکنه اهواز را عربها تشکیل میدهند، ایشان کاملاً خوش قیافهاند و اندکی سیاه چردهتر از اسپانیاییها هستند. بیست و شش سال بعد یعنی در سال ۱۲۹۹.ق (۱۸۸۲.م) حاج عبدالغفار نجمالملک از «قریة اهواز و قریب ۶۰ خانوار رعیت عرب» سخن گفته که «کدخدای آن شیخ نبهان» است. شیخ بنهان عامری کعبی بازمانده همان کعبیانی است که پس از رفتن آلکثیر در قریة اهواز نشیمن داشتند. قریه اهواز در حال حاضر قدیمیترین محله شهر اهواز است که نام آن برگرفته از نام جدّ شیخ بنهان یعنی عامر است و به محله «عامری» معروف است، در جوار این محله نیز محلهای است که آن را «اهواز قدیم» میگفتند. به احتمال زیاد قریة اهواز در محل این دو محله بودهاست. لرد کرزن که در سال ۱۸۹۰ میلادی (۱۳۰۷.ق) از آن ناحیه گذر کرده جمعیت آن را تقریباً هفتصد نفر برآورد کردهاست.
کشتیرانی در خوزستان از طریق رود کارون صورت میگرفته و با توجه به طبیعت رودخانه کارون که در محل اهواز دارای چندین رگه صخرهای در بستر خود میباشد به دو بخش بالادست و پائین دست تقسیم شده بود. همچنین ویرانههای سد باستانی اهواز نیز که در زمان احداث باز هم بر روی بستر صخرهای بنا شده بود مانع دیگری برای کشتیرانی بودهاست. شاخهٔ بالادست یا کارون شمالی از شوشتر تا اهواز و شاخهٔ جنوبی یا پائین دست از اهواز تا خلیج فارس را در بر میگرفتهاست. بنابراین کشتیهایی که از شوشتر حرکت میکردهاند در محل اهواز به ناچار بار خود را به کشتی دیگری در سمت جنوبی صخره منتقل میکردهاند. این دست به دست شدن بار موجب پیدایش انبارها و کاروانسراهای متعددی در اهواز شد و تبدیل به یکی از دلایل رونق تجارت و نتیجتا رونق شهر اهواز گشت. از جمله تاسیسات مرتبط با بندر و تجارت در اهواز آن زمان، واگن اسبی بودهاست که با احداث یک رشته خط آهن و توسط واگنهایی که با اسب کشیده میشدهاند بار و کالای تجاری را در امتداد رودخانه و بین کشتیها جابجا میکردهاست.در شوشتر اسنادی به دست آمده که حاکی از تجارت دریایی با دورترین بندرهای تجاری معروف آن دوران دنیا در هند و آفریقا و خاور دور میباشد و این امر جز با وجود بندری در کنار صخرهٔ پیشگفته برای تخلیه و بارگیری مجدد میسر نمیشدهاست.
به نوشتهٔ کسروی اهواز نوین پس از اعطای اجازهٔ ناصرالدین شاه به خارجیان برای کشتیرانی در قسمت جنوبی کارون رونق دوباره یافت زیرا وجود رشتهسنگی در محل کنونی پل هفتم مانع از ادامه مسیر کشتیها به قسمتهای بالا دست کارون میشد و کشتیها ناچار بودند بار خود را در این سوی صخره تخلیه کنند و سپس به کشتیهایی که در آن سوی صخره بودند منتقل کنند.کم کم ساختمانها و تأسیساتی در این قسمت به وجود آمد و رونق آن هر روز بیشتر میشد. قسمت شرقی شهر ابتدا شکل گرفت و محلهٔ عامری و خیابان ۲۴ متری تقریباً اولین قسمتهای اهواز جدید بودند.
درگیریهای مختلف دوران مشروطیت و کشف نفت در مسجدسلیمان و وضع اسفبار شوشتر در دوران قاجاریه از یکسو و شیوع طاعون مهلک در آخرین سالهای قرن ۱۳ خورشیدی و همچنین برچیده شدن کشتیرانی در کارون شمالی از سوی دیگر و نیز رونق روزافزون اقتصادی اهواز باعث شد تا مرکزیت خوزستان در آغاز حکومت پهلوی از شوشتر به اهواز منتقل شود.
بندر ناصری و اهواز امروز
نقشهٔ اهوازآزادی کشتیرانی در کارون سفلی (از محمره تا اهواز) در سال ۱۳۰۶.ق (۱۸۸۸.م) بر روی کشتیهای خارجی، باعث رشد و رونق تجارت در ایالت و به ویژه شهرهای محمره و اهواز گردید. افزایش حجم مبادلات و داد و ستد، صادرات کالا به خارج و واردات کالا به محمره، سبب گردید تا مردم اندک اندک به شهرهای مزبور مهاجرت کرده بر جمعیت آنها افزوده شود. کسب امتیاز آزادی کشتیرانی در رود کارون توسط انگلیسیها در درجة اول به منظور تسخیر بازارهای داخلی و مرکزی کشور بود و بدون ارتباط کارون با مناطق مرکزی کشور، آزادی کشتیرانی چندان مطلوب نبود. از این رو در اکتبر سال ۱۸۹۶.م (۱۳۱۳.ق) شرکت برادران لینچ پیشنهاد احداث جاده کاروان رو بین اهواز و اصفهان را به دولت ایران ارائه داد. پس از مذاکرات طولانی بین انگلیسیها و دولت ایران، بالاخره در تاریخ سوم مارس ۱۸۹۸.م قرارداد احداث جاده مزبور بین چارلز هاردینگ دبیر اول سفارت انگلیس در تهران و حاج علیقلیخان سردار اسعد به امضاء رسید. و یک سال بعد یعنی در سال ۱۸۹۹.م (۱۳۱۷.ق) راه مزبور افتتاح شد. افتتاح راه کاروان رو اهواز به اصفهان باعث رشد و تسریع مبادلات تجاری و واردات و صادرات کالا
همین امر یعنی احداث جادة اهواز ـ اصفهان، اهمیت و نقش اهواز را به عنوان حلقة وصل و پل ارتباطی محمولههای آبی و محمولههای خشکی بیش از پیش متجلی ساخت.
علاوه بر این، وجود صخرههای بزرگ در رود کارون در مقابل قریه اهواز[این صخرهها هم اکنون به هنگام پایین آمدن آب کارون در مقابل محلة عامری و از بالای پُل هفتم قابل رؤیت هستند. سبب گردیده تا امکان کشتیرانی در این نقطه میسر نبوده، کشتیها به محض وصول بدانجا بار خویش را تخلیه کنند و پس از حمل در خشکی، به آن طرف صخرهها برده، بر کشتیهای دیگر بارگیری کنند. با آزادی کشتیرانی در رود کارون و به ویژه پس از احداث جاده کاروان رو لینچ و افزایش حجم مبادلات تجاری، ساختمانها و مستحدثات قبلی، جوابگوی این حجم وسیع از مبادلات نبودند. از این رو پس از آزادی کشتیرانی در رود کارون در سال ۱۳۰۶.ق (۱۸۸۸.م) حسین قلیخان نظامالسلطنه حکمران جدید خوزستان مأموریت یافت که درآن ناحیه به طور جدی مشغول اصلاحات شود. هم چنین گزارش جامعی در مورد طوایف ساکن در اطراف رودخانه کارون، کیفیت کشتیرانی آن و وضعیت نیروهای انتظامی در آن منطقه تهیه نماید. در این فرمان از نظامالسلطنه خواسته شده بود که شش ماه از سال را در محمره اقامت کند.
نظامالسلطنه نیز در محلی پایینتر از این صخرهها، که محل تخلیه محمولههای کشتی بود، ساختمانها و مستحدثاتی بنا نهاد و برای حفظ کالاها و محمولههای تخلیه شده، سرباز و پاسبان در آنجا بنشاند.
ساختمانهایی که توسط نظامالسلطنه برای تسهیل امور تجاری و تخلیه و بارگیری کالا احداث شده بودند به بندر ناصری معروف گردید. این ساختمانها عبارت بودند از لنگرگاه، کاروانسرا، بازار و سربازخانه. وجه تسمیه نام ناصری نیز بر مبنای نام ناصرالدین شاه بود. این بندر در کناره شرقی رود کارون و رو به روی بندر امانیه ساخته شد. بندر امانیه نیز در کناره غربی رود کارون و در ابتدای جاده کاروان رو حویزه بود. کالاهای تخلیه شده در بندر ناصری با تراموای اسبی به سه کیلومتر بالاتر برده میشد تا از آنجا به شوشتر بارگیری شود.
در سال ۱۹۰۰، این شهر مستقیماً به بازارهای ایالت مرکزی ایران متصل شد. در حقیقت اهواز به عنوان بندر ایالتهای مرکزی بود، به همین دلیل جمعیت آن رو به افزایش گذاشت. ذکر این نکته نیز ضروری است که علاوه بر ساختمانهای احداثی توسط نظامالسلطنه، شرکت ناصری نیز تأسیساتی نظیر انبار کالا و اسکله، یک خط تراموای سبک بین کارون سفلی (پایین سد) و کارون علیا (بالای سد) احداث کرد.
از آنجایی که آزادی کشتیرانی در رود کارون و افتتاح جاده کاروان رو اهواز ـ اصفهان موجب رونق و توسعه اهواز شده بود و به اعتباری دیگر اصلیترین بخش اقتصادی آن، همان تخلیه کالا در بندر ناصری و سپس بارگیری آن در اهواز بود، لذا رفته رفته نام اهواز تحتالشعاع نام ناصری قرار گرفت، آن یکی را بندر ناصری نامیدند و شهر اهواز را ناصری یا ناصریه گفتند.
رشد و گسترش تجارت و احداث بندر ناصری سبب گردید تا بسیاری از بازرگانان شهرهای شوشتر و دزفول از آن شهرها مهاجرت کرده و در بندر ناصری رحل اقامت گزینند. فتنهانگیزی و آشوبهای شهر شوشتر و دودستگی میان مردم نیز مزید بر علت بود تا روند مهاجرت را تسریع بخشد، در شهر دزفول نیز دار و دسته شیخ محمدطاهر با شرارتهای خود آرامش را از مردم سلب کرده بود، همین امر سبب شد تا بازرگانان آن شهر تمایل و رغبت بیشتری به مهاجرت نشان دهند. در حقیقت این اولین مهاجرت شوشتریها و دزفولیها به اهواز بود، همین امر سبب شد تا چند سال پس از آزادی کشتیرانی در رود کارون یعنی در سال ۱۸۹۲.م (۱۳۱۰.ق) و حتی پیش از افتتاح جاده کارون رو اهواز ـ اصفهان، معینالتجار، کاروانسرایی با ۲۴ دهنة مغازه در اهواز احداث کند و به قول کنسول انگلیس او درصدد است بر تعداد آنها بیفزاید. نظامالسلطنه حاکم ایالت و معزالسلطنه به اتفاق هم دو کاروانسرای دیگر ساختند. آنها همچنین دو راسته بازار احداث کردند. معینالتجار نیز به پیروی از آنها یک راسته بازار احداث کرد. . بدین ترتیب در آستانه جنگ جهانی اول (۱۹۱۴.م) بندر ناصری باعث گسترش روستای اهواز شد و کار به جایی رسید که در سال ۱۳۰۳.ش (۱۹۲۵.م) بندر ناصری به عنوان مرکز استان انتخاب شد و در شهریورماه ۱۳۱۴.ش نام آن به شهر اهواز تغییر یافت.
خیابان امام در اهوازاهواز امروز شهری بزرگ و پهناور است که در دو سوی رود پر آب کارون واقع شدهاست. در قسمت غربی شهر محلات مسکونی پرجمعیتی مانند کمپلو، کوی علوی و محلههای نو ساز نظیر گلستان، کیانپارس و کیانآباد و فاز۴کورش قرار دارند. امانیه و فلکه ساعت کوی اداری-تجاری و هستهٔ مرکزی قسمت غربی را تشکیل میدهند. قسمت شرقی شهر بیشتر بازار و مراکز اقتصادی شهر را در خود جای داده، خیابانهای نادری (سلمان فارسی) و امام خمینی (پهلوی سابق) و آزادگان (۲۴متری سابق یا رضا شاه کبیر سابق) و شریعتی (۳۰ متری سابق)و باغ شیخ(ادهم) مرکز قسمت شرقی شهر هستند و همچنین محلههای معروف پادادشهر، آریاشهر، باهنر، رسالت، منبع آب، کوروش، زیتون کارمندی، شهرک نفت در این قسمت از شهر واقعاند.
در حال حاضر پروژههای عمرانی بزرگی در اهواز در دست احداث میباشد که با افتتاح آنها چهرهٔ شهر و وضعیت حمل و نقل شهری دگرگون خواهد شد. مهمترین این پروژهها اتوبان کمربندی اهواز، پل هشتم کارون، پروژه پارک آبی و مترو میباشند.
تیمهای فوتبال فولاد خوزستان و استقلال اهواز از جمله تیمهای مطرح در صحنهٔ فوتبال معاصر هستند.
نخستین چاه نفت در اهواز در سال ۱۲۹۱ خورشیدی نخستین چاه نفت در نزدیکی اهواز کنده شده و این چنین شرکت ملی نفت به صورت گسترده به ساخت و ساز در این شهر پرداخت. شرکت نفت در سال ۱۲۹۹ خورشیدی یک کمپ در "کمپلو" کنونی ایجاد کرد و نخستین ساختمان شرکت نفت در سال ۱۳۰۵ در اهواز ساخته شد.
جنگ مردم اهواز و عثمانیها با انگلستان در سال ۱۲۹۴ بین مردم عرب خوزستان و انگلیس جنگی رخ داد که این جنگ در دو مرحله صورت گرفت مرحله اول جنگ مردم عرب خوزستان با اسلحه سرد بود که منجر به شکست انگلیس شد. در مرحله دوم انگلیس با اسلحه گرم سنگین روبروی مردم عرب خوزستان قرار گرفت اما اسلحه مردم عرب تغیری نکرد وبا همان اسلحههای سرد با انگلیس روبرو شدند که منجر به کشته شدن صدها نفر از مردم عرب شد، مزار این کشته شدهگان در ۱۰ کیلومتری اهواز _ سوسنگرد (المنیور) قرار دارد. از معروفترین شخصیتهای این جنگ حاج سبهان و همچنین عاصی الشرهان که از شیوخ بنی طرف میباشند. این جنگ به جنگ جهاد مشهور است. در جریان جنگ جهانی اول علمای نجف منجمله «محمدکاظم طباطبایی یزدی» که مرجع تقلید عالم تشیع بود به منظور جلوگیری از تهاجم انگلیس به کشورهای اسلامی و تجهیز قوای مسلمان فتوای جهاد علیه قوای مهاجم را صادر کردند.
پس از ابلاغ فتوا عشایر عرب خوزستان منجمله دشت آزادگان از مناطق سوسنگرد، بستان، حمیدیه، هویزه و روستاهای اطراف به سوی اهواز به حرکت درآمدند و پس از تقریباً ۵۰ کیلومتر پیادهروی در دشتی بین اهواز و حمیدیه برابر قشون انگلیس صفآرایی کردند. بسیاری از طوایف دشتآزادگان در این جنگ حضور داشتند. نیروهای انگلیس از چندین لشکر مجهز به توپخانه و سلاح سنگین تشکیل شده بودند و «ویلسون» یکی از قوای انگلیسی با همکاری شخصی بنام «کوکی» به شعیبه و بصره و خرمشهر به اهواز آمد و در انجا متمرکز شد. ویلسون، نخست نامهای به عشایر منطقه دشتآزادگان نوشته، و اعلام کرد که قشون انگلیس هیچگونه دشمنی با آنها ندارند لذا آنان نیز به نوبه خود اجازه دهند لشکریان بریتانیا به راه خود ادامه دهند. عشایر خوزستانی در اهواز با رد پیشنهاد انگلیس به ویلسون نوشتند که به هیچ وجه اجازه عبور به قوای انگلیس را نخواهد داد و برای جنگ با لشکریان ویلسون به خط اول جبهه آمدند. سلاح عشایر مناطق در این جنگ «تفنگ»، «فاله»، «چماق قیری» (مگوار) نیزه و شمشیر بودهاست.
نیروهای انگلیس پس از دریافت پاسخ عشایر از اهواز به طرف تپههای منیور در غرب اهواز به حرکت درآمدند و برای جنگ با عشایر آماده شدند. عشایر با سردادن شعارهای اسلامی خود را برای شهادت آماده ساخته بودند. با توجه به برتری ارتش انگلیس و عدم امکانات جنگی عشایر، به افراد تحت فرماندهی خویش دستور دادند که با یورش شبانه خود به انگیسیها اجازه استفاده از توپخانه و سلاح سنگین را ندهند. در این زمان نیروهای عثمانی به کمک نیروهای خوزستان آمدند. در این نبرد یاری بین عشایر عرب و ترک مشهود بود. سید «طاهر هاشمی آل مهدی» بزرگ عشیره سادات آلمهدی، آخرین رزمنده دفاع عشایر عرب خوزستان در برابر قوای انگلیسی بود که تیرماه سال ۱۳۸۹ در سن ۱۱۲ سالگی بر اثر کهولت سن، دارفانی را وداع گفت. دراهواز بارها سالگرد این جنگ کورد تقدیر قرار میگیرد و در نود و پنجمین مراسم سالگرد آن با حضور ۴۰ خبرگزاری داخلی و خارجی جهت پوشش خبری این مراسم و انعکاس آن دعوت به عمل آمده بود. تجمع بزرگ عشایر عرب خوزستان در محل یادمان عشایر عرب خوزستان در ۱۵ کیلومتری غرب اهواز پشت روستای گمبوعه با حضور علما، مسئولین کشوری و استانی و عشایر خوزستان برگزار شد. در این مراسم امام جمعه اهواز گفت مردم خوزستان با انگلیسیها را در سه محور غرب، شمال اهواز و شهرستان شادگان شرکت داشتند و اظهار داشت: درگیری اول در حد فاصل اهواز و حمیدیه با شرکت طوایف بنی طرف، سواری، بنی سالم، سواعد و ... رخ داد که حماسه المنیور را رقم زد. محور دوم درگیری در شمال اهواز و با حضور طوایف زرگان، باوی، حمیدی، نواصر، سلامات و در یک عملیات پارتیزانی به انفجار لولههای نفت شرکت انگلیسی منتهی شد و سومین محور عملیات در منطقه شادگان توسط طوایف بنی کعب و دیگر عشایر فهیم منطقه به فرماندهی سیدجابر آلبوشوکه و الوان کعبی بر علیه نیروهای اشغالگر انجام شد.
نقشهٔ اهوازبخش بزرگی از استان خوزستان جلگه است، و شهر اهواز نیز در بخش جلگه ای جای دارد، ولی کمبود شدید پوشش گیاهی سبب گرمی و خشکی اهواز شده و آن را در رده گرمترین مناطق ایران جای داده است. در زمستان سرما تا پنج درجه سانتیگراد کاهش و در تابستان تا پنجاه درجه سانتیگراد افزایش مییابد. البته از سال ۱۳۸۱ برنامههای سودمندی برای افزایش سرانه فضای سبز شهری در اهواز انجام شده که از آنها میتوان به کاشت گونه کنوکارپوس که بومی فلوریدا است اشاره کرد.
آلودگی هوا بر اساس آمار رسمی، اهواز پس از اصفهان و تهران، بیشترین آلودگی هوا را دارد. میزان آلودگی هوا در این شهر روزبهروز افزایش یافته و شدیدتر میشود . مهمترین علت آلودگی هوای اهواز، گرد و غبار و حمل و نقل درونشهری است و دیگر عامل آلودگی ها گسترش افسارگسیخته بافت شهری و رسیدن آن به کارخانههایی مانند ایران کربن و فولاد خوزستان میباشد.
بارها از طرف سازمانهای مختلف همچون سازمان حفاظت محیط زیست استان خوزستان اعلام شده که اهواز ۸ برابر بیش از حد مجاز آلوده است، به همین دلیل بیشتر پروازها لغو و مدارس و کودکستانهای این شهر تعطیل می شوند، برخی سازمان های دولتی دلیل این گرد و غبار را آلودگی ناشی از گرد و غبار صحرای عربستان و جنوب عراق و همچنین نبود بارش باران و نبود پوشش گیاهی در برخی مناطق خوزستان دانسته اند. دامنه ی گسترش این آلودگی به استانهای ایلام، لرستان و برخی از شهرهای استان فارس و بوشهر نیز بروز کرده
بر اساس برنامه های سازمان محیط زیست، در صورت افزایش ۵۰۰ هکتاری پوشش گیاهی در شهر اهواز، و انجام پروژه کمربند سبز، بین چهار تا شش درجه از گرمای هوا در اهواز کاسته خواهد شد، و آلودگی هوا نیز تا حد چشمگیری پایین خواهد آمد. وانگهی از پاییز ۱۳۸۵ کل استان خوزستان درگیر پدیده توفان خاک شده است که زیانهای مالی و جانی فراوانی به بار آورده است و گمان نمیرود با این برنامه ها بتوان آن را ناپدید یا کم نمود.
در سال ۲۰۱۱ بر پایه گزارش سازمان بهداشت جهانی شهر اهواز آلودهترین شهر جهان شناخته شده است.
رودخانه کارون کارون که پرآبترین و بزرگترین رودخانه ایران است ازکوههای بختیاری سرچشمه گرفته واز میان اهواز عبور میکند. این رود با طول ۹۵۰ کیلومتر طولانیترین رودیست که تنها در داخل ایران قرار دارد و همچنین تنها رود ایران است که بخشی از آن قابل کشتیرانی است.همچنین آب آشامیدنی کلانشهر اهواز از رودخانه کارون تامین میشود.
پیچ و خمهای موجود در سر راه این رود، خوزستان را به جلگهای بینظیر تبدیل کردهاست. سدهای مختلفی بر روی این رودخانه ساخته شدهاند که مهمترین آنها، سدهای کارون ۱، کارون ۳، کارون ۴، مسجد سلیمان و در پایینتر، سدهای گتوند علیا و سد تنظیمی گتوند میباشند.
شهروندان
نمایی از شهر اهواز در شببر پایه تازه ترین آمار استانداری خوزستان، ۲۱۶ هزار نفر از شهروندان اهوازی کارگر، ۶۵ هزار نفر دانشجو، و ۲۳۰ هزار نفر دانش آموز هستند. در جنگ تحمیلی با عراق، از میان شهروندان اهوازی ۴۶۲۸ نفر شهید، بیش از ۱۰ هزار نفر جانباز، و ۹۲۳ نفر اسیر شدهاند.
یاسر عرفات در اهواز یکی از موضوعات مهم اوایل انقلاب اسلامی در ایران حضور یاسر عرفات بود. وی اولین میهمان خارجی که بلافاصله پس از انقلاب به تهران آمد، یاسر عرفات بود که در تاریخ ۲۸ بهمن ۵۷ وارد تهران شد. یاسر عرفات در اهواز با اجازه امام خمینی یک دفتر دائر کرده بود. یاسر عرفات به همراه ابراهیم یزدی سفری به اهواز داشت. در این سفر عرفات با استقبال چشمگیر عربهای اهواز مواجه شد. در زمان ورود عرفات به اهواز بحث مطالبات قومی نیز در اهواز و سایر نقاط قومی از سر گرفته شده بود. حرکت جریان قومی در خوزستان و سخنرانی های شبیر خاقانی و اجتماع گروه موسوم به " روشنفکران عرب خوزستان " در اهواز در حمایت از شناسایی حقوق فرهنگی و ملی خلق عرب و مشارکت عرب ها در مجلس مؤسسان. تحرک جریان قومی در سیستان و بلوچستان و کردستان از جمله موضوعات و مباحثی بود که در زمان ورود عرفات به اهواز مورد نقاش قرار گرفته بود.این دفتر به سرعت پس از بازگشایی به اتهام جاسوسی و مداخله در امور داخلی ایران تعطیل شد.
دلیل تعطیلی این دفاتر فلسطینی در اهواز از جانب تهران این بود که این دفاتر به نزاع و درگیری های قومی عربهای اهوازی دامن میزدند.
امکانات شهری راهآهن ایستگاه راه آهن اهواز در سال ۱۳۰۶ خورشیدی، افتتاح شد و هماکنون نیز دردست بهرهبرداری است. یک ایستگاه راهآهن دیگر نیز در این شهر موجود است بنام ایستگاه راهآهن کارون که قطارهای باری و مسافرتی از آنجا به بندر امام خمینی میروند.
آرامگاه علی بن مهزیار اهوازیعلیابن مهزیار اهوازی، که در قرن سوم قمری میزیستهاست، از فقها، محدثان و دانشمندان معروف شیعه و از نزدیکان رضا، جواد، هادی، و حسن عسکری بوده و احکام دینی را نزد آنها فرا گرفته و در برخی از مناطق، بخصوص در اهواز به عنوان نماینده ایشان بودهاست.
علیابن مهزیار از مردم دورق (شادگان امروزی) بود که بعداً در اهواز ساکن شد. محل تولد او هندیجان میباشد ولی با توجه به اینکه در قرن سوم هـ. ق هندیجان از توابع شهر دورق بود لذا او را اهل دورق معرفی کردهاند. پدر وی مذهب نصرانی داشت و سپس مسلمان شد و علی نیز به تبعیت از پدر در نوجوانی مسلمان گردید.
بقعه علی بن مهزیار اهوازی در محلهی عامری و در کنار رود کارون اهواز واقع شده. این محل همه ساله محل برپایی مراسمات مختلف مذهبی از جمله مراسمات حسینی و مراسمات مربوط به ماه رمضان است.
هتل بین المللی پارس (فجر یا آستوریای سابق) اهواز در حال حاضر دارای بیست هتل با نامهای زیر میباشد:
اکسین
پارس (فجر یا آستوریای سابق)
ایران
بهبهانی
پارس
پارک نو
نادری
بوستان
هتل آپارتمان هدیه
هتل آپارتمان مهزیار
هتل قو، ساخت این هتل در اواخر دوره قاجاریه آغاز و در اوائل دوره پهلوی اول به صورت یک ساختمان دوطبقه با تعدادی ساختمان جانبی شامل آشپزخانه و سرایداری، مشرف به رودخانه کارون ساخته شد. این هتل توسط بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه از مالکین آن خریداری و مورد استفاده قرار گرفت و سپس مدتی بعنوان اداره بهداشت اهواز و در حال حاضر به صورت مسکونی مورد استفاده قرار میگیرد.
هتل فجر سپاه(ملی راه)
هتل اخوت
هتل اسلامی
هتل الصادق
هتل امین
هتل زیبا
هتل طلوع
هتل کاخ
هتل آپارتمان علی بن مهزیار
هتل کارون نو
شهرداری شهرداری اهواز در سال ۱۳۰۴ خورشیدی تأسیس شد، و در حال حاضر دارای هشت منطقه میباشد.
نمایشگاه بین المللی نمایشگاه بین المللی اهواز واقع در قسمت شمالی کیانپارس است این نمایشگاه دارای دو سالن مسقف به نام های خرمشهر و خلیج فارس می باشد.
بیمارستان های اهواز
________________________________
بیمارستان :امام خمینی اهواز
بیمارستان:گلستان اهواز
بیمارستان: رازی اهواز
بیمارستان :ابوذر اهواز
بیمارستان :شفا اهواز
بیمارستان: سینا اهواز
بیمارستان :بزرگ نفت اهواز
بیمارستان :آپادانا اهواز
بیمارستان: شهید بقایی اهواز
بیمارستان: آریا اهواز
بیمارستان: اروند اهواز
بیمارستان: مهر اهواز
بیمارستان: امیرکبیر اهواز
بیمارستان: امیرالمومنین اهواز
بیمارستان :فاطمه الزهرا اهواز
بیمارستان :۵۹۸ ارتش اهواز
بیمارستان :طالقانی اهواز
بیمارستان :کرمی اهواز
فرودگاه اهواز
_______________________
فرودگاه اهواز (یاتا:AWZ و ایکائو:OIAW) نام فرودگاهی است که در اطراف شهر اهواز در جنوب غربی ایران واقع شده است. شرکتهای هواپیمایی جمهوری اسلامی (ایران ایر)، ایران ایرتور، آسمان، ماهان، کاسپین، تابان، کیشایر، حمل و نقل هوایی نفت، ساها، ارم، فارس ایر، قشم و قشم ایر در فرودگاه اهواز فعال هستند، میانگین پروازهای داخلی و خارجی فرودگاه بینالمللی اهواز روزانه ۱۸ پرواز می باشد.
نشریات اکثر نشریات خوزستان در اهواز منتشر میشوند. در دولت خاتمی نشریات عربی و عربی _ فارسی نیز منتشر میشد که بنا به دلایل منع انتشار و مشکلات مالی ادامه فعالیت ندادند همچون روزنامه همسایهها، هفته نامه ی صوت الشعب (رای مردم)، الحدیث (از سال ۸۳ تا ۸۶)و هفته نامه ی عربی _ فارسی شورا
پلها
یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری شهر اهواز پلهای اهواز هستند. هم اکنون ۷ پل بر روی کارون در اهواز وجود دارد که اولین آنها یعنی پل سیاه مختص عبور قطار میباشد. از ۶ پل دیگر پل سفید (پل اول - پل معلق) و پل هفتم به دلیل سبک خاص معماری و طراحی منحصر به فرد، چشمانداز زیبایی به شهر دادهاند. آخرین و هفتمین پل اهواز با نام پل ششم یا پل فولاد نیز در ۱۳۸۶ به بهرهبرداری رسیدهاست.
همچنین در حال حاضر عملیات ساخت پل هشتم بر روی رودخانه کارون در حال اجراست. این پل که بزرگترین پل کابلی ایران خواهد بود محله امانیه را در حد فاصل سیلو و گمرک به خیابان زند در قسمت شرقی شهر متصل میکند و تا حدودی از بار ترافیکی دیگر پلها میکاهد.
عملیات ساخت دو پل دیگر نیز بر روی اتوبان کمربندی اهواز در حال اجراست که پیشبینی میشود عملیات ساخت این دو پل تا پایان سال ۸۹ خاتمه یابد.
پل سیاه، پل پیروزی
______________________________
در سال ۱۳۰۸ خورشیدی و همزمان با احداث راهآهن سراسری ایران، اولین پل شهر اهواز که بعدها بدلیل رنگ سیاه بدنه و پایههای آن به پل سیاه شهرت یافت، به طول ۱۰۵۰ متر و عرض ۶ متر، تقریباً درست در محل احداث پل تاریخی اهواز (که دارای قدمت ساسانی بوده و به پل شادووان معروف بود)، بر روی رودخانه کارون ساخته شد. تا خط آهن بندر امام در جنوب استان خوزستان و در ساحل خلیج فارس، را به راهآهن سراسری خرمشهر ـ تهران ـ شمال وصل نماید.
این پل در زمان جنگ جهانی دوم به عنوان مسیر حمل آذوقه، نیرو و مهمات نیروهای متفین مورد استفاده قرار میگرفت و به دلیل تأثیری که در پیروزی متفقین داشت به آن لقب پل پیروزی داده شد.
پل سوم پل سوم بالاتر از پل هفتم واقع شده است که میدان شهید بندر (چهارشیر) را به کیانپارس وصل میکند. ساختمان پل مذکور در شهریورماه سال ۱۳۴۶ ه.خ. آغاز و در بهمنماه سال ۱۳۴۹ ه.خ. مورد بهرهبرداری قرار گرفت. طول پل ۴۹۶ متر و عرض آن ۱۴ متر و ۵۹ سانتیمتر است که از بتون فشرده ساخته شده و دارای ۱۶ چشمهٔ ۳۱متری است و جادهٔ اندیمشک را به جادهٔ ماهشهر و بندرهای جنوبی متصل میکند. برای احداث پل مذکور بالغ بر ۳۱۰ میلیون ریال هزینه شده است. این پل در سال ۱۳۸۰ ه.خ. مرمت و بازسازی شد.
پل چهارم
پل چهارم اهوازپل چهارم یا پل نادری که در امتداد خیابان سلمان فارسی (نادری) و خیابان امام موسی صدر واقع گردیده، در سال ۱۳۵۶ ه.خ. احداث شده است. طول این پل ۵۷۶ متر و عرض آن ۱۶ متر و ۷۱ سانتیمتر است. هزینهٔ احداث پل مذکور در حدود ۲۳۰ میلیون ریال بوده است.
پل پنجم در دو باند ساخته شده است که مسیر خیابان دکتر شریعتی را به اتوبان گلستان وصل میکند. این پل در سوم خردادماه سال ۱۳۷۵ ه.خ. افتتاح شد. طول پل مذکور ۴۸۰ متر و عرض آن ۳۰ متر و ۷۰ سانتیمتر است و در آیلند وسط آن لولهٔ آب شهری مستقر شده است.
پل ششم این پل که به پل فولاد موسوم است با تعهد صنایع و کارخانههای موجود در شهر اهواز، احداث شد. پل ششم ۴۰۰ متر طول و ۲۰ متر عرض دارد و دارای چهار باند است. این پل در جنوبیترین نقطه شهر اهواز ایجاد شده و منطقه کوتعبدالله در غرب کارون را به روستای «چنیبیه» در شرق متصل میکند. این پل به پل فولاد معروف است، زیرا مسیر تردد خودروهای حامل شمشهای فولادی میان دو کارخانه فولاد خوزستان و نورد لوله را کوتاهتر کردهاست. پیش از ساخت این پل، خودروهایی که میان این دو کارخانه در تردد بودند باید مسیری ۳۵ کیلومتری را طی میکردند، ولی با ایجاد پل ششم، این مسیر به ۱۴ کیلومتر کاهش یافت. این پل ۴۰۰ متر طول و ۲۰ متر عرض دارد و و عملیات ساخت آن در خرداد ۸۳ آغاز و در شهریور ۸۶ به پایان رسید.
پل هفتم، پل هفتم ارتباط بین بلوار توحید و تقاطع خیابان شهید چمران (میدان دوم کیانپارس) و بلوار آیتالله بهبهانی را برقرار میسازد. ساختمان پل مدکور از ابتدای سال ۱۳۷۵ ه.خ. شروع و پس از دو سال در بهمنماه سال ۱۳۷۷ ه.خ. افتتاح شد. طول پل هفتم ۴۹۰ متر است . دارای شش دهنهاست که دو دهنهٔ ۱۴۰متری در وسط و دو دهنهٔ ۷۵متری در دو طرف و دو دهنهٔ ۳۰متری در کنارههای پل میباشد. عرض پل ۱۶ متر است که ۱۲٫۵ متر آن سوارهرو و ۳٫۵ متر آن پیادهرو است که در هر طرف ۱٫۷۵ متر میباشد. پل مذکور دارای ۸۰ شمع بتونی به قطر ۱٫۵ متر و به ارتفاع ۱۶ متر و ۷ عدد سر شمع است و حدود ۴۰۰ متر مکعب بتون، ۱۵۰۰ تن فولاد (میلگرد)، ۴۰۰ تن کابلهای کششی و غلافهای مربوطه و ۱۰۰ تن آهنآلات مختلف در آن به کار رفتهاست. پل هفتم دارای قوسی زیبا است و با توجه به اینکه منطقه کیانپارس را به بافت قدیم شهر متصل میکند، به پل گفتوگوی تمدنها معروف شدهاست. این پل به تازگی از سوی شهرداری اهواز نورپردازی شده و بزرگترین آبشار مصنوعی کشور در دو طرف آن ایجاد شدهاست.
پل هشتم کابلی با هدف تسهیل تردد خودروها و اتصال مناطق امانیه و مرکز شهر، طراحی و عملیات اجرایی پل هشتم از سال ۱۳۸۵ آغاز شد. طراحی این پل متفاوت از دیگر پلهای کارون است و به صورت کابلی و بدون پایه در حال ساخت است.
این پل ۶۴۳ متر طول و ۱۳ متر عرض دارد و قرار است در چهار مسیر (دو مسیر رفت و دو مسیر برگشت) ساخته شود. این پل دو پایه بزرگ دارد و عرشه پل توسط کابل به این پایهها متصل شدهاند. پل هشتم پس از ساخت، منطقه امانیه را به خیابان "زند" در مرکز شهر متصل میکند.
پل هشتم اهوازبا هدف کاهش بار ترافیکی پل سوم، طراحی پل نهم در سال گذشته انجام و عملیات اجرایی ساخت این پل هم از ابتدای سال جاری در شمالیترین قسمت شهر اهواز، جنب پل سوم آغاز شد. این پل در کمتر از دو سال ساخته میشود و با احداث آن، خودروهایی که از مناطق شمالی شهر، مانند کوی ملت و زیتون قصد تردد به کیانپارس را دارند، به جای پل سوم میتوانند از پل نهم استفاده کنند.
پارک ها
________________________
پارکهای اهواز اهواز حدود ۲۸ پارک داردکه قرار است بزرگترین پارک شهربازی سرپوشیده ایران در اهواز نیز راه اندازی شود و قرار است ۱۵ پارک جدید نیز راه اندازی شود
پارک: لاله
هفت جام نرگس
پارک: شهر بازی پاداد شهر
پارک :دولت
پارک و شهربازی ۴۲ هکتاری ساحلی کیانپارس
پارک جنگلی :۲۰۰ هکتاری شهروند
پارک: زیتون کارمندی
پارک: علامه
پارک: رزمندگان واقع درشهرک اهواز
پارک :محلهای گلهای نرگس
پارک: صدف بهارستان
پارک :قوری گلستان
پارک :رشد فولادشهر
پارک :لشکر
تالارها
________________________________
تالار :آفتاب (منطقه لشکر)
تالار:مهتاب
تالار: فردوسی
تالار :مهر (منطقه لشکر)
تالار: شهدای دانشگاه علوم پزشکی
تالار :اجتماعات شهر ( روبروی بیمارستان رازی)
تالار: آوینی ( جنب اداره کل ارشاد، رو به کارون )
فرهنگسراها
_____________________________
اهواز دارای چندین فرهنگسرا میباشد. فرهنگ سرای اهواز در مساحت ۱۲۰۰۰ متر مربع دارای فضاهای مجزای اداری، رستوران، سالن سینما، آمفی تاتر و سرای هنرمندان میباشد. این پروژه به منظور محاسبات و طراحی تاسیسات الکتریکی شامل سیستم روشنایی، سیستم نیرو و سیستم فشار ضعیف شامل سیستمهای اعلام حریق، صوتی، تلفن طرح ریزی شده است. فرهنگسرای مهدیه واقع در کوت عبدالله. فرهنگسرای علوی : فرهنگسرای شیبان، در زمینی به مساحت هزار متر و با زیر بنای ۹۵۰متر مربع در دو طبقه شامل : خانه فرهنگ(کلاسهای آموزشی و اداری و فضاهای نمایشگاهی )کتابخانه :مخزن کتاب و سالن مطالعه خواهران وبرادران فعالیت خود را آغاز میکندفرهنگسرای گلستان واقع در منطقه ۴ شهرداری.
سوغات اهواز
_______________________________
نمایی از یک درخت نخلسوغات اهواز خرما، کلوچههای خرمایی ولباسهای محلی میباشد.
غذاهای سنتی
_______________________
کباب بختیاری
غذاهای دریایی که با استفاده از ماهی طبخ میشوند مانند قلیه ماهی، ماهی صبور و حشو
مُفَطَّح که از برنج همراه با گوشت گاو ویا گوسفند و همرا با مخلفات درست می شود و در هنگام صرف در ظرف بزرگی (سینی) جلوی مهمانان گذاشته می شود.
قهوه خوری و دله قهوه
____________________
مردم عرب اهواز همچون دیگر مردم کشور ایران فرهنگ خاص خود را دارند. مراسم قهوه خوری جز آثار ثبت ملی در ایران است دله قهوه یکی از اشیاء و ابزارهای فرهنگی مردم عرب است که در مراسمهای رسمی چه در کشورهای همسایه در مراسمات بین المللی و حتی در برگزاریهای هیئت دولت در خوزستان، و بازدیدشان از مردم عرب ایران، همواره از این وسیله در پذیراییها به عنوان نماد فرهنگی استفاده شدهاست. در برنامه ای در اهواز عشاير عرب خوزستان يک "دله قهوه "(ظرف مخصوص دم کردن قهوه مخصوص عشاير عرب)را به طور نمادين به وزير اطلاعات اهدا کردند. این نماد را در کشورهای همسایه و همچنین در اهواز و آبادان به صورت نمادی در ابعاد بزرگتر در میدان شهر نصب شده وجود دارد. در واقع مردم عرب برای نوشیدن قهوه مراسم و قوانین خاصی دارند و با اعتقاد و باورهایی که دارند آن را انجام میدهند. برای تهیه آن ابتدا قهوه را با وسیلهای دو شاخه به نام مهماس که شبیه منقاش است در ظرفی ریخته و تفت میدهند و آنگاه آن را در هاون آسیاب کرده و برای مراسم آماده میکنند، پس از آن در ظرفی بزرگ به نام «گم گم» یا «قم قم» که در خوزستان قاف به گاف تلفظ میشود، گمگم که چیزی شبیه گلاب پاشهای قدیمی و از جنس ورشو (مفرغ) است، در آن آب ریخته و پس از جوش آمدن، قهوه آسیاب شده را اضافه کرده و از هل هم برای خوش بو شدن آن استفاده میکنند.
هنگامی که قهوه آماده سرو باشد آن را در ظرف کوچکتری به نام «دله» که شبیه همان «گم گم» است ریخته و سپس این مراسم آئینی شیوه خاص فرد توزیع کننده آن ادامه مییابد. این فرد دله را در دست چپ و فنجان مخصوص قهوه خوری (که فنجانی بدون دستهاست و فنیان خوانده میشود) را در دست راست گرفته، از سمت راست مجلس شروع به سرو قهوه میکنند، اگر در این مجلس سیدی وجود داشته باشد ابتدا از وی پذیرایی آغاز میشود و در غیر این صورت این مراسم از ریش سفید مجلس آغاز میشود و از سمت راستش قهوه دادن ادامه داده میشود. در مقابل شخصی که فنجان را از میزبان میگیرد جزء آداب و رسوم است که فنجان را با دست راستش دریافت کند. اگر فنجان را با دست چپ دریافت کند نوعی بی احترامی به آداب و رسوم است. قهوهای که از دله در فنجان ریخته میشود مقدارش بسیار کم، غلیظ و تلخ است و باید در انتهای ریختن قهوه و قبل از دادن فنجان به میهمان باید یک مرتبه نوک دله را به لبه فنجان قهوه کوبیده تا صدای فنجان بلند شود و پس از آن قهوه را تعارف کند. میهمان نیز پس از دریافت و نوشیدن قهوه، قبل از پس دادن فنجان خالی، باید دستش را یک مرتبه تکان داده، این تکان دادن به معنای آن است که دیگر کافی است و قهوه نمینوشم. سپس میزبان سراغ نفر سمت راستی میهمان میرود و همین روند را تا انتها ادامه میدهد. مردم عرب برای این آداب و رسوم حساسیت به خرج میدهند و آن را قابل احترام میشمرند.
این قهوه دادن همواره به همراه قوانینش در اکثر مراسمهای رسمی و غیر رسمی به خصوص در مراسم خواستگاری، مهمانیهای رسمی منجمله عید فطر و در مراسم سوگواری اجرا میشود. دلههای قهوه، فنجانهای مخصوص و کوچکی دارند.
لباس محلی عربهای اهواز (دشداشه)
__________________________________
لباس محلی اعراب اهواز که دشداشه نام دارد یک پیراهن سفید بلند است که در بیشتر شهرهای خوزستان پوشیده میشود از دیگر لباسهایی که همراه با دشداشه پوشیده میشود بشت میباشد که روی دشداشه آن را میپوشند همچنین چفیه نام پارچهای است که روی سر گذاشته و دور آن یک حلقه به نام عگال میگذارند که چفیه را نگه دارد.
چهارشنبهسوری
________________________________________
مراسمی است که در اهواز نیز مانند بیشتر نقاط ایران در آخرین سهشنبه شب سال برگزار میشود. این مراسم معمولا با حوادثی نظیر آتشسوزی و آسیبدیدگیهای جسمی نیز همراه است. این مراسم بیشتر در زیتون کارمندی و کارگری, کیانپارس, شهرک نفت و طالقانی, شرکتکنندگان بیشتری دارد و بهمین خاطر معمولا در مسیرهای منتهی به این نواحی محدودیتهای ترافیکی چند ساعته درنظر گرفته میشود. از دیگر آئینهای چهارشنبه سوری که در اهواز اجرا میشود مراسم قاشقزنی میباشد که بیشتر کودکان به آن میپردازند.
غسل تعمید
__________________________________
صابئین مندایی، هر یکشنبه در کنار رودخانه کارون غسل تعمید میبینند. تعمید اصلیترین منسک مندائیان است که در زبان مندائی، «مصویا» گفته میشود. تعمید فقط باید توسط روحانی مندائی انجام شود. انجام تعمید به خودی خود در هر زمانی مستحب است. فرد روحانی مندایی داخل آب میرود و سپس فرد تعمید شونده در آب مینشیند. اگر کودک باشد، همراه فرد دیگری داخل آب میرود. خواندن «بوثه»ای دیگر آب روی سر فرد ریخته میشود. سپس فرد از آب بیرون آمده، روی صندلی، کرسی یا تختهای مینشیند و روحانی بار دیگر از «گنزاربا» میخواند. سپس فرد دعای توبه یا حفاظت را میخواند و نان و آب مقدس را میخورد.
ازدواج
____________________________________
مناسک ازدواج در صبح یکشنبه آغاز میشود و عروس و داماد هر کدام دوبار توسط روحانی تعمید میشوند. بعد از انجام تعمیدها عروس و داماد از محل تعمید که لب رودخانهاست به محل اجرای مراسم ازدواج میروند. مناسک عروسی مندایی مناسکی مشتمل بر عهد گرفتن از عروس و داماد، خوردن غذای مشترک آئینی و رد و بدل کردن آئینی بعضی هدایا است.
آثار تاریخی اهواز
_____________________________
سرای عجم
سرای عجم بنای تاریخی که در ر سال ۱۳۸۲ با شماره ۱۰۸۷۵ به ثبت ملی رسید. این بنا در گذشته هم به عنوان یکی از کاروانسراهای شیخ خزعل بوده و هم بازار و در حال حاضر به عنوان انبار از آن استفاده میشود. بنای سرای عجم از لحاظ معماری منحصر به فرد و بنایی یک طبقه است و دارای آجر چینی، ستونهای حجاری شده، حجرههای متعدد، سنگفرش و در و پنجره چوبی است.
خانه دادرس
خانه دادرس بنایی بازمانده از دوره قاجاری است که در سال ۱۳۸۲ به شماره ۹۷۶۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. این بنا در مرکز شهر اهواز (در ولایت عربستان آن وقت) در خیابان عبدالحمید (نام یکی از پسران شیخ خزعل) ساخته شد. این خانه را شیخ خزعل به عنوان کاروانسرا بنا نهاده بود و دقیقا در پشت قصر شیخ خزعل است. در خیابان عبدالحمید و مرکز شهر اهواز خانههای متعددی از دورههای قاجاریه و پهلوی به جا مانده که بخش ناچیزی از آنها به ثبت رسیدهاست. سرای دادرس یکی از این بناهای تاریخی شهر اهواز است که تاکنون فقط به ثبت رسیده و در نگهداری و مرمت آن کوتاهی شدهاست.
معین التجار
بنای معین التجار مربوط به دوره قاجار است و در اهواز، خیابان ۲۴ متری، خیابان کاوه غربی، نبش اول واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۰ آبان ۱۳۷۷ با شمارهٔ ثبت ۲۱۵۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
میدان چهارشیر
میدان شهید بندر (چهارشیر) در سال ۱۳۳۸ ش احداث شده است و به شماره ۷۰۴۰ در دهم دی ماه ۱۳۸۱ ش به ثبت آثار ملی کشور رسیده است.
سد قدیمی (شادروان) در دوران باستان هفت سد بر روی رودخانهٔ کارون ساخته شده بود که آخرین آنها سد اهواز بود. بزرگترین و معروفترین این هفت سد، سد شوشتر بوده است
سد اهواز دارای سه دریچه بود که زمینهای اظراف رودخانهٔ کارون به وسیلهٔ آن آبیاری میگردید و در زمان بالا آمد آب دریچههای مزبور باز میشد تا از خطر سیل جلوگیری شود. نوع معماری سد حاکی از این است که این بنا متعلق به دورهٔ ساسانیان میباشد.
تاریخ شکسته شدن سد مذکور دقیقاً ثبت نشده است، ولی احتمالاً در قرن پنجم یا ششم هجری قمری بوده است. زیرا تا قبل از تاریخ مذکور، سد اهواز هنوز سالم بوده است. به طوری که مقدسی در قرن چهارم هجری قمری دربارهٔ آن مینویسد: «اگر شادروان (سد) نبود اهواز نبود! چه در آن هنگام از آبهایش بهرهبرداری نمیشد. شادروان درهایی دارد که هنگام افزایش آب آنها را باز میکنند و گر نه اهواز را غرق میکند.»
نکتههایی درباره شهر اهواز گذر بزرگترین رود ایران از درون شهر.
- چهارمین پل پولادی جهان در این شهر ساخته شد (پل سپید؛ به دست مهندسین آلمانی)
- یکی از هشت کلانشهر ایران است
- نیمی از نفت ایران در این شهر تولید میشود.